یه پسر با یه نگاه از یه دختر خوشش میاد، و عشق اول از، طرف اون شروع میشه تا جایی که زندگیشو پای عشقش میذاره...
اما دختره حرفشو باور نمیکنه، چون: یه چیزی از قبل دیده و شنیده. تادختره میاد حرف پسره رو باور کنه، پسر خسته میشه و میره سراغ یکی دیگه...
بعد دختره که تازه تونسته حرف پسره رو باور کنه میره طرف پسره . . .
اینجاست که میگه:
_ حدسم درست بود و پسرا همه اینجوری . . .
و اون اشتباهی رو میکنه که قبلا شنیده بود و همه چیز از بین میره و این قانون برای همه تکرار میشه ولی تقصیر کیه و مشکل اصلی چیه؟!؟!؟!؟!؟!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: